دکتر عمران حیدری

مدرس دانشگاه و مدیر عامل مرکز کارآفرینی پِرکا

برای ماندن در بازار پیچیده و متغیر، کارآفرین باید بازیگر خوبی باشد. زمین بازی، حریفان، داور، تماشاچیان و غیره را بررسی و بهترین تصمیم را برای رسیدن به هدف (برد) اتخاذ کند. 

***

شناسایی و تبیین نقاط اهرمی در توسعه کارآفرینی

     در قرن بیست و یکم تغییرات وسیع، سریع و تحولات بزرگ در حوزه های مختلف جوامع بشری، باعث بروز پارادایم های جدید و تشکیل جامعه شبکه ای ( network society) و پیچیده شده است. در چنین جامعه ای، اداره جهان نیز پیچیده گی بسیاری دارد و به تبع آن با افزایش تعاملات محیطی، سازمان ها نیز دارای پیچیدگی و بی نظمی هستند و رفتار انسان ها نیز متاثر از آن چند لایه و پیچیده خواهد بود. از این رو، کارآفرینان بدلیل تغییرات بازار و نوع رفتار مشتریان دائماً با عدم قطعیت مواجه اند و علاوه بر اینکه باید تغییرات غیر قابل پیش بینی و عدم قطعیت را بپذیرند بلکه باید با شناسایی نقاط اهرمی و استفاده از شیوه های مدیریتی صحیح، بر روی آن تاثیر گذاشته و خلق ارزش نمایند.

      تغییرات ایجاد شده در دانش بشری و رشد روزافزون علوم مختلف از جمله علوم کارآفرینی، باعث تغییر در ماهیت رفتار و الگوها در محیط کار شده است. لذا کارآفرین در مواجهه با محیط کسب و کار مانند موجود زنده ای عمل می کند که از طریق ارتباط و تعامل خود با محیط، می تواند موجودیت و بقای خود را حفظ نماید.

    مدیران باید یاد بگیرند که رخدادها و تغییرات به شکل آنی هستند و آنها با این گونه رخدادها روبه‌رویند. همه چیز درحال تغییر است و مدیران خود نیز بخشی از تغییر هستند. آنها باید مجموعه ذهنیات و نگرشهای خود نسبت به “تغییر و کنترل” را عوض کنند. در سیستم های پیچیده، طرح‌ریزی و کنترل پیش از عمل، کارساز نیست، بلکه مدیران باید یاد بگیرند که چگونه جریان و فرایند تغییر را روانسازی کنند.

     در همه سیستم‌ها نقاط اهرمی وجود دارد و کارآفرین با شناسایی و تمرکز بر نقطه و مرکز ثقل سیستم کسب و کار، می تواند با صرف حداقل انرژی و تغییرات اندک، تحولی عظیمی در محیط ایجاد و نتایج بزرگی کسب نماید. از اینرو، کارآفرین خلاق می تواند با نگرشی جدید، روش های ذهنی پویا را متناسب با شرایط محیطی آشوبناک کسب و کار تغییر داده و از طریق شناخت و بکارگیری نقاط اهرمی، مدل های مسلط موجود را شکسته و در بازارهای مختلف، موفقیت کسب نمایند.

     در سیستم هایی که انسان ها در آن دخیل هستند، افراد عموماً دارای اهرمی هستند که در عمل آن را بکار نمی برند، به خاطر اینکه صرفاً بر تصمیمات خود متمرکز می شوند و از چگونگی تاثیر آن بر دیگران غافلند. در حل مسائل باید از جایی شروع کرد که قانون اهرم کاری بیشترین اثر را دارد تا بتوان باحداقل سعی و تلاش به پیشرفت و نتیجه ای بزرگ دست یافت. تنها چالش پیش روی دست اندرکاران تغییر این است که موضع مناسب برای اهرم را پیدا کنند و البته این موضع براحتی مشخص نیست.

     برای فهم نقاط اهرمی در سیستم پیچیده کسب و کار، هیچ فرمولی وجود ندارد وکارآفرین خلاق با استفاده از تخیلات خود، از تغییرات کوچک برای خلق اثرات بزرگ استفاده می کند تا در زمان و مکان مناسب، تغییرات بزرگی را ایجاد نماید. برای شناخت نقاط اهرمی، کارآفرین ضمن تنظیم انگیزه های خود با محیط متغیر، باید با خلاقیت و نوآوری، مدل های ذهنی خود را با ویژگی های محیط متناسب سازد تا بتوانند متناسب با تغییرات ایجاد شده تصمیم لازم را اتخاذ نماید. کارآفرین علاوه بر افزایش دانش کارآفرینی، باید بصورت مستمر خلاقیت و نوآوری را در سرلوحه کار خود قرار دهد. در ذیل به دوازده نقطه موثر اهرمی در کارآفرینی اشاره می شود:

۱) مدیریت زمان

محیط کسب و کار که با رقابت شدید، ریسک، عدم قطعیت و … همراه است، نیازمند بکارگیری موثر همه عوامل و منابع است. به همین دلیل مدیریت زمان یکی از اهرم های اساسی در فرآیند کارآفرینی است. کارآفرینان از طریق تمرکز انرژی‌ بر روی فرصت‌های رشد، اختصاص عمده وقت خود جهت پیگیری ایده اصلی (نه امور حاشیه ای)، تفکر تیمی، بکارگیری رسانه های اجتماعی، استفاده از فرآیندهای خودکار (اتوماتیک)، واگذاری کارهای حاشیه ای به دیگران، استفاده از فن آوری و … می توانند از مدیریت زمان در کارآفرینی استفاده کنند.

۲) استفاده از کُلاژ (Collage)

    کلاژ به معنی تکه چسبانی و درهم آمیختگی، نوعی هنر در تولید آثار تجسمی است که در آن مصالح و قطعات مختلف را به  گونه ای درکنار یکدیگر می چسبانند که به صورت به هم پیوسته تصویری واضح، جدید و با معنا را به نمایش می گذارد. این استعاره، جدیداً وارد متون سازمانی شده و معتقد است در محیط پرتلاطم امروز استفاده از یک یا چند عامل موثر نیست بلکه تلفیقی از عوامل مختلف است که می تواند باعث بروز تغییر جدید و خلاقیت شود. کارآفرین می تواند با استفاده از این تکنیک، بسیاری از تصاویر عوامل مختلف را در کنار هم قرار داده و برآیند نهایی را از تجمیع و کلیت آن بدست آورد.

۳) مروری بر تکرار اتفاقات

      تکرار برخی اتفاقات در کارآفرینی، می تواند نقاط اهرمی را نشان دهد. اتفاقات امروز نتیجه حوادث گذشته و منادی حوادث آینده است و از سوی دیگر باید مبنا را بر این گذاشت که هیچ چیز ایزوله و جزیره ای وجود ندارد، بلکه با محیط خود ارتباط و تعامل دارد. مرور اتفاقات و نحوه تعامل با محیط، می تواند کارآفرین را برای یافتن ارتباط بین کسب و کار، محیط، مردم، وقایع  و … یاری نماید. پس می توان نتیجه گرفت که تشخیص نقاط اهرمی در بررسی و رصد تکرار اتفاقات هاست.

۴) اصل همپایانی (Equifinality)

    یکی از اهرم های موثر در توسعه کارآفرینی، توجه به اصل هم پایانی است. هم پایانی، یعنی برای حل یک مسئله، راه حل های مختلف وجود دارد که می تواند سیستم را به هدف واحد برساند. بر این اساس نیل به موفقیت، تنها از یک روش معین پیروی نمی کند بلکه کارآفرین خلاق و نوآور، نیازمند پیمودن راه های مختلف است که بتواند به سمت هدف واحد حرکت کند. کارآفرین با استفاده از این ویژگی می تواند از یک سو راه های مختلف را (به واسطه پیشنهاد دیگران) شناسایی و از سویی دیگر، قابلیت های گوناگون در رسیدن به هدف را تجمیع کرده و با در نظر گرفتن زمان، مکان و تغییرات محیطی، نتیجه دلخواه را کسب کند.

۵) سینرژی (Synergy)

    هم افزایی یا سینرژی بر اثر ترکیب دو یا چند عنصر، جریان یا عامل با هم، باعث بوجود آمدن اثری می شود که از مجموع اثرات تک تک آنها بیشتر است. یک کارآفرین می داند که برآیند نیروی جمعی از جمع تک تک نیروها بیشتر است. لذا دو یا چند اهرم را در کنار هم قرار داده تا انرژی مضاعفی پدید آورد. این تدبیر در نهایت می تواند بسیار با ارزش‌تر از آثار مستقل آنها باشد.

برخی از اهرم ها چنانچه با هم تجمیع شوند بر اساس این ویژگی می توانند به اهرم جدیدی تبدیل شوند که تعاملات و واکنش های آنها می تواند به صورت تصاعدی افزایش یافته و باعث تصمیم گیری صحیح شده، تاثیرات بیشتری را در توسعه فرآیند کارآفرینی ایجاد کنند.

شاید بتوان گفت که کمال تصمیم گیری در توسعه کارآفرینی، در سایه هماهنگی و همراهی همه یا تعدادی از نقاط اهرمی بدست می آید. چنانچه تعدادی از نقاط اهرمی در مسیر اصلی راهبرد و تصمیم گیری کارآفرین قرار گیرند مجموع توان و نیروی آن چند برابر شده و در صحنه کسب و کار می توانند درخشش خوبی داشته باشند و ضمن جلوگیری از تشتت آرا، تعادل تصمیم گیری را افزایش و باعث موفقیت پایدار می شوند.

۶) تفکر آماری

    کارآفرین باید مسلح به سلاح دانش و خرد باشد و این امکان پذیر نیست جز اینکه داده ها و اطلاعات لازم را از محیط پیرامون خود داشته باشد. بر این اساس یکی از اهرم هایی که می تواند کارآفرین را در تصمیم گیری صحیح رهنمون شود، تفکر آماری است، زیرا به دلیل ناپایداری رویدادها و عدم پیش بینی قطعی در کسب و کار، تفکر آماری می تواند قدرت استنتاجی کارآفرین را بالا ببرد و بهترین راه را در امواج متلاطم بازار اتخاذ کند.

عمده ترین نتیجه داشتن تفکر آماری، بررسی ریسک در محیط کسب و کار و یافتن راهکار مناسب برای خلق ارزش خواهد بود.

۷) شناسایی حلقه های پیچیدگی

    در سیستم‌های پیچیده در برابر تغییرات، دو نوع حلقه “تقویت کننده” و “متعادل کننده” وجود دارد. پیتر سنگه، معتقد است حلقه های تقویت کننده در پی تغییر جاذبه مسلط و حلقه های متعادل کننده از طریق بازخورد منفی، در پی پایداری و ثبات آن هستند. او می گوید: رهبرانی که سعی در ایجاد تغییر در سازمانهای خود دارند، ناخودآگاه به مقابله با فرآیندهای متعادل کننده     می پردازند، آنها مقاومت از طرف سیستم خود را در مقابل تغییرات احساس می کنند ولی عملا منشاء این مقاومت را نمی یابند. هر زمانی که مقاومتی در مقابل تغییر مشاهده شد، شما باید توجه کنید که یک یا چند فرآیندمتعادل کننده مخفی مشغول فعالیت هستند، این مقاومت نه پایدار و زودگذر است و نه چیزی اسرارآمیز، بلکه ناشی از ترس تغییر در هنجارهای سنتی سازمان و نحوه انجام امور است. رهبران آگاه و مدیر به جای افزایش فشار برای انجام تغییرات در سازمان و درهم شکستن مقاومت ها در جستجوی یافتن منابع این مقاومت هستند.

بر این اساس کارآفرین ضمن شناسایی و ردیابی حلقه های تقویت کننده و متعادل کننده، نسبت به حذف متعادل کننده و تقویت حلقه های تقویت کننده که منجر به تغییر می شود اقدام نماید.

۸) گفتمان خلاق

    در شرایط ناپایدار و پیچیده، استفاده از نظرات دیگران می تواند به نوعی شکار ایده ها و اندیشه های خلاق باشد. کارآفرین باید فضای آزاد اندیشه ورزی و تفکرات خلاق را در میان اطرافیان خود ترویج دهد تا از طریق تشکیل یک تیم کاری و تقویت فضای گفتمان خلاق بتواند ضمن جمع آوری اطلاعات لازم، تصمیم گیری موثری نماید. استفاده از ایده های افراد مختلف که دارای تفاوت آراء، اندیشه، فرهنگ و رفتار هستند باعث افزایش دانش، تقویت نگرش کارآفرین به محیط کسب و کار، تفکر چند بعدی و تقویت راهبردهای خرد و کلان و در مجموع باعث خلاقیت و نوآوری خواهد شد.

 ۹) فرآیند محوری بجای وظیفه محوری:

    توجه به فرآیند کارآفرینی یکی دیگر از نقاط اهرمی است چرا که در شرایط آشوبناک، فرآیند محوری می تواند نظم غایی را ایجاد نماید و از تصمیم گیری موردی و بدون هدف جلوگیری نماید. فرآیند کارآفرینی در جامعه امروز، ساده و خطی نیست بلکه برخلاف علوم نیوتنی حاوی روابط غیرخطی و کاملا پیچیده است. لذا کارآفرین باید ضمن توجه به یادگیری مستمر در محیط های آشوبناک و با استفاده از ویژگی های آن ـ که همان دیدن جهان به صورت یک سیستم با اجزای به هم مرتبط، به جای دیدن یک واقعه و یا یک تصویر محصور در کادر است ـ فرآیند محوری را نیز مورد مداقه قرار دهد و از برنامه محوری به شدت پرهیز نماید.

۱۰) میانجیگری دانش (Knowledge brokering)

    ایده “میانجیگری دانش” برای بهبود فرآیندهای کسب‌وکار جدیداً وارد عرصه کارآفرینی شده است. بر اساس تعریف موسسه مکنزی، میانجیگری دانش به مفهوم رویکرد نظام‌مند برای جست‌وجوی ایده‌های برون‌سازمانی از صنایع و حوزه‌های مختلف و ترکیب آنها با استفاده از روش‌های جدید است.

بر این اساس، استفاده از میانجیگران دانش می تواند نقطه اهرمی مناسبی برای توسعه کارآفرینی باشد تا کارآفرین با غلبه بر تعصبات و راهکارهای قدیمی، از ایده ها و آگاهی های دیگران استفاده و با دانش و تجربه خود ترکیب نماید تا در فرآیند کسب و کار، نوآوری های چشمگیری داشته باشند.

کارآفرین می تواند با استفاده از داستان های شخصی و تجربیات دیگران، از میانجیگری دانش برای بهبود فرآیندهای کسب‌وکار خود استفاده کند. تا امکان موفقیت‌های جدید با سرعتی چند برابر امکان پذیر شود. این داستان ها و تجربیات، محتوی دانش ضمنی و باید و نبایدهای عملیاتی هستند که به‌صورت نیمه آگاهانه جمع‌آوری شده که می تواند به تیم، در پیاده‌سازی تغییر فرآیند کمک کند.

از جمله دسترسی به میانجیگران دانش، استفاده از شبکه های مجازی است که کارآفرین می تواند با استفاده از این شبکه ها و عضو کردن آنان، ایده های جدیدی را کسب نماید.

۱۱) پرسش خلاقانه

    در برخی از اوقات، کارآفرین به منظور تغییر در فرآیند کسب و کار باید با تغییر الگوهای رفتاری، خلاقیت ناگهانی و آگاهانه را اجرا نماید تا بتواند از آشفتگی و ناپایداری محیط استفاده نموده و موجب تغییرات وسیع در فرآیند کار شود. تغییر زاویه دید و طراحی سوالات چالشی برای افزایش فهم، می تواند الگوهای ذهنی (خصوصاً الگوهای ذهنی سنتی) را تغییر دهد و فرضیات جدیدی را ایجاد نماید. سوالات خلاقانه کارآفرین می تواند نقطه اهرمی مناسبی برای رسیدن به هدف، باشد.

۱۲) برنامه ریزی انعطاف پذیر

    برنامه ریزی در محیط کسب و کار که دائماً در حال تغییر است بدلیل عدم وضوح و پیچیدگی، بسیار دشوار است لذا بهترین روش برای کارآفرین آن است که با تشخیص فرصت ها و تعیین زمان های خاص، برنامه ریزی کوتاه مدت و انعطاف پذیر را جایگزین برنامه ریزی بلند مدت نماید.

نتیجه گیری اینکه:

    در محیط پیچیده و غیرخطی، بدلیل ظهور شکل ها، وضعیت ها، حوادث و …، امکان پیش بینی دقیق اتفاقات وجود ندارد. لذا کارآفرین می تواند ضمن کسب دانش و اطلاعات لازم برای فهم پیچیدگی، همچین یادگیری اصول و مفاهیم تغییر، زمینه هایی را ایجاد کند که او را در برنامه ریزی و تصمیم گیری یاری نماید.

    برای ماندن در بازار، کارآفرین باید بازیگر خوبی باشد. زمین بازی، حریفان، داور، تماشاچیان و غیره را بررسی و بهترین تصمیم را برای رسیدن به هدف (برد) اتخاذ کند. بنابر این در محیط پیچیده کسب وکار، نقش کارآفرین بیش از پیش خودنمایی می کند چون از یک سو باید پارادایم جدید و شرایط رقابتی بازار را بشناسد و از طرفی در محیط پیچیده و آشفته، نوعی نظم را حاکم نماید و سرانجام اینکه با داشتن تفکری پویا، تصمیمات درست را اتخاذ کند.

    انتخاب درست یا غلط استراتژی می تواند کارآفرین را در تصمیم گیری، موفق یا ورشکست نماید پس لزوم استفاده از نقاط اهرمی توسط کارآفرین الزامی است. بر این اساس، هر تجربه، ابتکار و نوآوری می تواند به مثابه اهرمی در تقویت انگیزه های کارآفرینانه و بروز موقعیت های کارآفرینی و توسعه آن تلقی گردد. بر این اساس، کارآفرین از طریق مطالعه و شناخت نقاط اهرمی (مانند آنچه تبیین شده است) و آمیختگی آن با خلاقیت و نوآوری، می تواند با برنامه ریزی و تصمیم گیری صحیح، موجب توسعه کارآفرینی شده و در نهایت، رسیدن به هدف را تسریع نماید.