افراد کارآفرین باید در مورد استراتژی خود، بصورت عمیق فکر کنند.

     اخیراً با افراد کارآفرین زیادی در مورد تعیین جایگاه شرکت آنها و تمایز در بازار کار کرده ام. عجیب است که تعداد زیادی از شرکت های نوپا (جوان) اهمیت انجام تحقیقات دقیق، تحلیل و تفکر به شیوه قدیمی در مورد این موضوع را نادیده می گیرند.

     تفکر استراتژیک چیست؟ اول از همه اینکه «تفکر استراتژیک» دقیقه به چه معناست؟ فکر کردن استراتژیکی مستلزم این است که موسسان و اعضای کلیدی تیم همواره تجارت و صنعت شما را ارزیابی کنند و بینش های تجاری جدید را اعمال کنند. هدف این است که از این بینش ها برای تقویت تمایز شرکت در بازار برای بدست آوردن مزیت رقابتی استفاده کنیم. قبل از اینکه تیم تان بتواند به مرحله برنامه ریزی استراتژیکی بلند مدت یا کوتاه مدت وارد شود باید بصورت استراتژیکی فکر کنید. شما برای اتخاذ تصمیمات هوشمندانه بر یک اساس روزانه به هر دوی اینها نیاز دارید. اگر نمی دانید که به کجا می روید بسختی خواهید توانست به مقصد خود برسید.

بصورت زیر می توانید شروع کنید:

۱) شرکت خود را ارزیابی کنید.

    تحقیقات خود را انجام دهید. کلاه گزارشگری خود را بر سر بگذارید و دنبال منابع جایگزین و متنوع اطلاعاتی در مورد شرکت خود، رقبای خود و صنعت خود بگردید. نقطه ها را به هم وصل کنید. هدف این است که اطلاعات درست را از منابع مختلف به هم وصل کنید تا بتوانید بینش های جدیدی را ایجاد نمایید. زمان کافی را به فکر کردن اختصاص دهید. فرهنگ شرکت های نوپا سبب درخشش شیوه اندیشه سریع می گردد. تفکر استراتژیکی در این باره نیست. حتی اگر می توانید فقط چند دقیقه از روز خود را به اینکار اختصاص دهید با آرامش در مورد چیزهایی که از کار خود در آن روز یاد گرفته اید فکر کنید.

۲) استراتژی خود را برای اجرا آماده کنید.

    فکر نکنید که این استراتژی برای تمام شرایط ها مناسب است. حتی در هنگام برنامه ریزی نیز اجرایی بودن را مد نظر داشته باشید. سریع عمل کنید. وقتی که فرصتی را مشاهده کردید سریعاً واکنش نشان دهید. نقشه راه خود را آماده کنید. شما ممکن است نموداری از پروژه های مورد نیاز برای اجرا داشته باشید یا چک لیستی از اقداماتی که می خواهید فوراً انجام دهید آماده کرده باشید. در هر صورت باید جدولی را تهیه کنید تا بتوانید بینش های جدید خود را با فرآیند تصمیم گیری خود ادغام کنید. استراتژی خود را به تمام اعضای تیم ابلاغ کنید تا مطمئن شوید که همه با هم هماهنگ هستند.

۳) منابع لازم را تخصیص دهید.

    عاقلانه تصمیم گیری کنید. برای تصمیم گیری از بینش های خود نیز استفاده کنید، نه اینکه صرفاً از اطلاعات خام استفاده کنید. گزینه ها را اولویت بندی کنید. نمی توانید تمام چیزها را بپذیرید. تمرکز کنید: تخصیص منابع برای اولویت هایی که برای تیم خود تعیین کرده آید و همچنین برای منابع محدود دیگر (مانند سرمایه) اعمال می گردد. نگذارید اعضای تیم یا کارکنان از مسیر اصلی منحرف شوند. اختیاراتی را به اعضا تفویض کنید. صفحه ای از تکنولوژی تجارت های بزرگ انتخاب کنید و از برنامه ریزی ظرفیت منابع برای مدیریت زمان کارمندان خود استفاده کنید. اینکار به شما کمک می کند تا پیگیری کنید که چه کسی حجم کار کاملی دارد و چه کسی وقت دارد که بر روی یک پروژه کار کند.

    اگرچه تفکر استراتژیک ممکن است ساده به نظر برسد اما شما با پیروی از گام های بالا می توانید بینش های جدید را با کسب و کار موجود و جریان کاری خود ادغام کنید. تصور می شود که شرکت های نوپا کم سود و چابک باشند، و شما با کمی تفکر استراتژیک می توانید بیشترین نفع را از هر دوی این ویژگی ها کسب کنید.

منبع: Inc

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *