۵ مهارت برای بهبود تفکر استراتژیک در کسب و کار
توانایی تصمیمگیریهای استراتژیک میتواند منجر به ایجاد تشکیلات برای موفقیت در تجارت شود؛ زیرا شرکتها نمیتوانند بدون وجود یک استراتژی، رشد بلند مدت خود را حفظ نمایند. داشتن توانایی برای چنین تصمیماتی یکی از بهترین مهارتها تقریبا در تمام انواع تجارت از جمله کسب و کار طراحی است.
حتی برای کارکنانی که مجبور نسیتند در شرکت تصمیمات نقادانه بگیرند، تفکر استراتژیک کمک میکند تا یک نرخ رشد پایدار برای کار خود و کسب مهارت ایجاد نمایند. اصطلاح تفکر استراتژیک به روانشناسی تفکر اشاره میکند که توسط افراد به منظور دستیابی به موفقیت مورد استفاده قرار میگیرد، مانند حل مسائل یا موفقیتهای به دست آمده از طریق تجارت
تفکر استراتژیک به مدیران طراحی کمک میکند تا موفقیت نهفته در پس هر روند و تصمیمات مختلف را پیشبینی نمایند، که به تلاشهای شرکت برای کنترل بازار کمک میکند. علاوه بر این، به کاهش ریسک نوآوری کمک میکند؛ زیرا این غریزه به مدیران اجازه می دهد تا درک کنند کدام ایدههای نوآورانه میتوانند تاثیر زیادی بر بازار و متعاقبا بر هزینههای سزمایهگذاری، زمان، و تلاش تیم که بر آن سرمایه گذاری میکنند، داشته باشد.
نکات مدیریت زمان برای طراحان: ماتریس الویت عمل
بخشی از اندیشه استراتژیک بودن مربوط به شخصیت شما است زیرا اکثر متفکران استراتژیک قادر به پیشبینی آینده هستند، کنجکاو بوده و بر برنامههای بلند مدت خود تمرکز می کنند. همچنین رسیک پذیر، خلاق، و یادگیرندگان خوب هستند و قادر به الویت بندی وظایف خود هستند. با این حال، هر کسی قادر است مهارتهای تفکر استراتژیک خود را در سطوح مختلفی توسعه دهد. برخی مهارتهای در حال توسعه مانند راهنماییهای زیر میتواند به بهبود کلی مهارتهای تفکر استراتژیک شما کمک نماید.
۱) بصیرت بلند مدت داشتن
تفکر استراتژیک بسیار مرتبط به توانایی پیشبینی و داشتن یک دید بلند مدت برای درک تغییرات و چالشهای پیش رو در تجارت است، و پس از آن توانایی مشاوره سازمان از طریق موفقترین روشهای ممکن است. وجود سازمانها به طور دقیق به توانایی ذینفعان برای پیشبینی آینده و درک روند جدید و فرصتهایی که ایجاد میکنند بستگی دارد.
تجربه قبلی نقش مهمی در ایجاد این غریزه پیشبینی نمودن میکند؛ زیرا به شما کمک میکند تا از روندهای قبلی، تجربه کسب نموده و قادر به درک روندهای نهفته جدید باشید. یادگیری درباره روشهای مختلف در صنعت و فناوریهای مرتبط میتواند به صورت بسیار معتبر باشد که افراد بسیار کمی از آن مطلع هستند و می تواند به یک فرصت برای سازمان تبدیل شود. به عنوان مثال، معرفی گرایشهای شبکه اجتماعی در نمونههایی مانند فیسبوک و مای اسپیس به شرکتها کمک میکند تا فرصت را غنیمت شمرده و از این موفقیت برای ایجاد راه حلهای نوآورانه جدید، که بر اساس تکنولوژی مشابه مانند توییتر، اینستاگرام، پینترست و بسیاری ابزارهای دیگر است، استفاده نمایند. روش دیگر برای ایجاد غریزه این پیشبینی است که توانایی ایجاد نوآوری در سازمان از طریق درک انواع مختلف نوآوری داشته و از آن برای پاسخگویی به نیازهای فعلی و آینده مصرفکننده استفاده نمایند.
یکی از نمونههای جالب در مورد توانایی پیشبینی، استراتژی بسته بندی آیکیا است که برای آیکیا این امکان را فراهم ساخت که محصولات خود را به قطعات جداگانه تقسیم نماید و به مصرف کننده اجازه دهد آن را در خانه به هم متصل نماید. این ایده نخستین بار در دهه ۱۹۶۰ مورد استفاده قرار گرفت، هنگامی که آیکیا نیاز به حمل وسایل بزرگ با استفاده از اتومبیلهای کوچک داشت. آنها مبلمان را به قطعات کوچکتری تقسیم کردند و آن را در محل مورد نظر مصرف کننده به هم متصل نمودند. این کار به آیکیا کمک کرد تا هزینه حمل و نقل و مصرف سوخت را کاهش دهد و به مصرفکنندگان خود اجازه دهد تا با محصول آنها ارتباط برقرار نمایند و بخشی از روند تولید باشند.
۲) تفکر نقادانه داشته باشید
تفکر نقادانه به شما کمک میکند تا از طریق ارزیابی و تجزیه و تحلیل عینی مشکلات و ایده ها تصمیم گیری نمایید، به جای اینکه سریعا تصمیمگیری کنید یا راه حل برای مشکلات ارائه دهید. این را میتوان از طریق یک روش تفکر که در سه مرحله انجام میشود، به دست آورد؛ مشاهده وضعیت فعلی، سوال پرسیده تا مشکلات را کاملا مشخص نمایید و راه حلهایی مبتنی بر پاسخ سوالات را بیابید.
این روش کمک میکند تا یک رویکرد تفکر منسجم با توجه به جنبههای مختلف این مشکل داشته باشید که از طریق پاسخ دادن به وضعیت با دیدگاههای مختلف ایجاد می شود.
۳) یک ناظر خوب باشید
به منظور تجزیه و تحلیل و ارزیابی وضعیت دقیق، شما اول باید یک ناظر خوب باشید. نظارت یکی از روشهای اساسی تحقیق است که ما همه روزه در زندگی از آن استفاده میکنیم. با این حال، تعداد کمی از افراد قادر هستند تا به یک ناظر خوب برای شناسایی جزئیات وضعیت، رفتار کارکنان و یا ارتباط بین عوامل مختلف که بر یک وضعیت خاص تاثیر گذار است، تبدیل شوند.
نظارت شامل ایجاد یک نگرش کلی همه جانبه در مورد وضعیت به منظور تصمیمگیری صحیح است که برای حل چالشهای تفکر استراتژیک مورد نیاز است. این را میتوان از طریق تجزیه و تحلیل وضعیت فعلی از تمام دیدگاهها به دست آورد. یکی از ابزارهای رایج برای ارزیابی مشکلات، نمودار علت و معلول است که به شما این امکان را می دهد که به طور بصری دلایل مختلف را که منجر ایجاد مشکل به منظور رسیدن به یک راه حل مناسب میشود، نمایش دهید. استفاده از ابزارهایی مانند ماتریس تصمیمگیری و درخت تصمیم به تصمیم گیری بر اساس نرخ متوسط در تمام انتخابها کمک میکند.
تجریه و تحلیل اس دبلیواوتی یکی دیگر از ابزارهای رایج است که میتواند به شما در تجزیه و تحلیل فرصتهای جدید همراه با درک نقاط قوت و ضعف، فرصتها و موضوعات مرتبط با این فرصت کمک کند تا به صورت استراتژیک درک پایداری از کسب و کار خود داشته باشید.
ترموستات نست (NEST)، یکی از نمونههای مشاهدات خوب است. این شرکت، که اکنون متعلق به شرکت گوگل است بر کاهش و مدیریت مصرف انرژی در خانه متمرکز است و بر نصب یک سیستم هوشمند که مصرف را بر اساس فعالیتهای صاحب خانه کنترل میکند، تمرکز دارد. این شرکت مشکل را مشاهده نموده و راه حلی پیدا نمود که موفقیت آمیز باشد.
۴) بحث ها را پذیرا باشید
بسیاری از افراد از شنیدن نظرات و ایدههایی که با افکار و ایدههای خودشان در تضاد است، متنفر هستند، که آنها را در دام عقاید خودشان گرفتار میکند. اطراف آنها با اشخاصی که تنها با نظرات آنها موافق هستند یا درباره تئوریهای آنها نقطه نظرات مشترکی دارند، احاصه شده است. برای ایجاد یک تفکر استراتژیک در مورد یک پروژه، استراتژی یا تصمیم خاص، ما نیاز به درک گستردهتر وضعیت از دیدگاههای مختلف داریم. که این شامل طرز فکر آزاد داشتن و تمایل به شنیدن نظرات دیگران میشود؛ حتی اگر مخالف با نظر شما باشد.
میتوان به آن از طریق گفت و گو آزاد بین تمام ذینفعان به منظور به اشتراک گذاشتن ایدههای خود در مورد پروژه در طی جسات دست یافت. همچنین مهم است که جسارت به اشتراک گذاشتن مسائل مهم و بحث در مورد آن با گروه به منظور درک دیدگاههای مختلف در طول مسیر رسیدن به یک راه حل مناسب را داشته باشیم. صادقانه، بسیاری از مدیران از این نوع بحث ها اجتناب میکنند، زیرا این بحثها زمان بر است به ویژه زمانی که گروه مایل نیست که ایدههای دیگر را بپذیرد. در این مورد، جلسه میتواند به صورت جلسه طوفان فکری با استفاده از هر یک ابزارهای مانند شش کلاه برای تفکر، نقشههای ذهنی، طوفان فکری معکوس، و سایر موارد باشد. این ابزارها این امکان را برای مدیر فراهم مینماید تا از طریق گام برداشتن به سمت مراحل مشخص و تمایل به داشتن دوره زمانی معین، ایدهها را تعدیل نماید.
شروع بحث، به مدل تفکر طراحی IBM مربوط میشود که بر ارتباط مداوم بین ذینفعان و مصرف کننده تاکید دارد تا همه را در کنار هم نگه دارد و استراتژی کسب و کار برای همه مشخص باشد.
۵) یادگیری، یادگیری و یادگیری
متفکران استراتژیک، یادگیرندگان خوبی هستند. اگر چه اکثر مدیران از شکست میترسند، با این وجود آنها از شکستها بیشتر از موفقیت ها تجربه کسب می کنند. ما از شکست در هر مرحله از زندگی خود اجتناب میکنیم. اما به هر حال نمیتوانیم مانع از آن شویم. افراد به شکست واکنشهای مختلفی نشان میدهند، تنها متفکران استراتژیک میتوانند دلایل منجر به این تجربه شکست را تجزیه و تحلیل نموده و مانع از اتفاق افتادن دوباره آن در آینده شوند. تجربه شکست با این استراتژی به شما کمک میکند تا یک برنامه بهبود طولانی مدت را به عنوان استراتژی خود برای رسیدگی به شرایط، بهبود ببخشید و از تجارب شکست قبلی خود عبرت بگیرید.
یکی از نمونه هایی که ماهیت یادگیری شرکتهای موفق را نشان میدهد، عرضه ایفون پلاس توسط شرکت اپل است. از همان مرحله اول، به نظر میرسید که استیو جابز از ایدههای تلفن همراه بزرگ حمایت نمیکرد. با این حال، با موفقیت سامسونگ در فروش تلفنهای همراه بزرگ به عنوان یک امتیاز در بازاریابی، شرکت اپل شروع به عرضه تلفنهای بزرگ جدید برای در دست گرفتن بازار در این زمینه نمود.
در بین رقابت شدید و نبرد مداوم برای کسب موفقیت در بازار، تفکر استراتژیک یکی از مهارتهای مهم است که هر کارمند یا صاحب کسب و کار باید به آن دست یابد. اگر چه میتوان آن را به عنوان یک استعداد در نظر گرفت، میتوان آن را از طریق بهبود مهارتهای بالا که میتواند به شما در حفظ وضعیت کنونی کسب و کار، پیش بینی روند موفقیت و ایجاد یک استراتژی برای موفقیت در این مسیر کمک کند،گسترش داد.
منبع: designeorate