تفاوت کارآفرینان با مدیران حرفه ای و صنعتگران سنتی

مزرعه کارآفرینی

کارآفرینان، آنگاه که از تمام مهارت های خود برای توسعه ی کسب و کار خود استفاده می کنند، بیشتر به مدیران حرفه ای شباهت دارند. کارآفرین در راه گسترش کسب و کار خود با موقعیت های بحرانی روبرو می شوند و حتی ممکن است در یک برهه ی زمانی دلسرد شوند. وجود موقعیت های مبهم و یا حتی متناقض نما از ویژگی های کارآفرینی است.

در چنین شرایطی اکثر کارآفرینان سعی میکنند تا با تلفیقی از دو روش «آزمون و خطا» و «نوآورانه» به توسعه ی فعالیت های خود بپردازند و با پشتکار فراوان، شرایط مناسب را برای موفقیت فراهم آورند. تفاوت کارآفرینان با مدیران حرفه ای در این است که مدیران حرفه ای در استفاده از یک دستورالعمل قطعی برای انجام کارها اصرار بیشتری دارند و کمتر برنامه ی اصلی را تغییر می دهند.

اصولاً تفاوت های کارآفرینان با مدیران حرفه ای و صنعتگران سنتی را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:

۱) کارآفرینان تمایل ذاتی به اتخاذ ریسک دارند، در حالی که مدیران حرفه ای و صنعتگران سنتی، به منظور حفظ استقلال و بقا، از اتخاذ ریسک، خودداری می کنند. مدیران حرفه ای در راستای فعالیت های حرفه ای خود، در اکثر اوقات نقش رئیس را بازی می کنند و بار مسئولیت را بر دوش دارند، از این رو باید در برابر عواقب شکست پاسخگو باشند و این مانعی برای اتخاذ ریسک به حساب می آید.

۲) کارآفرینان، رؤیا پردازند و با تلاش فراوان، رؤیای خود را به نوآوری تبدیل می کنند، در حالی که مدیران حرفه ای و صنعتگران سنتی، ساعات طولانی را صرف فعالیت های تکراری می کنند و مجبورند در چهارچوب شرح وظایف خاصی به فعالیت بپردازند.

۳) کارآفرینان سعی می کنند بر شرایط محیطی تسلط یابند و هرجا که نیاز باشد با پشتیبانی خارجی به تغییر شرایط محیطی می پردازند، در حالی که مدیران حرفه ای در برابر تغییر در شرایط محیطی، عکس العمل نشان می دهند و سعی می کنند با تغییر در شرایط دردسر نیافرینند.

۴) کارآفرینان در موقعیتهای بحرانی و مبهم لیاقت خود را نشان می دهند، آنان در این شرایط از برتری فکری خود نسبت به دیگران استفاده می کنند و توجه آنان را به عقاید خود جلب می نمایند. کارآفرینان می توانند در شرایط بحرانی گره گشای بسیاری از مشکلات باشند. آنان این پتانسیل را دارند که با ابراز عقاید خود، سایرین را به سمت موفقیت رهنمون کنند.

درحالی که، مدیران حرفه ای از رویارویی با فن آوری نوین و ارائه ی محصولات جدید و گشایش بازار و به طور کلی تغییر و اتخاذ ریسک واهمه دارند. مدیران حرفه ای در شرکتهای بزرگ، تمام تلاش خود را در جهت اجتناب از بروز بحران و کاهش عدم اطمینان، به کار می بندند.

۵) کارآفرینان از زمان حداکثر استفاده را می برند، آنان همچون یک شکارچی در انتظار فرصتهای طلایی هستند و سعی می کنند در لحظات مناسب از ابتکار شخصی به منظور خلق ارزش استفاده کنند. کارآفرینان در لحظات بحرانی توانایی خود را نشان می دهند، برعکس مدیران حرفه ای همواره از بحران و خطر گریزانند. مدیران حرفه ای، در مواقع بحران، ساعات کاری را افزایش می دهند، اما سعی در نوآوری نمی کنند.

کارآفرینان قادرند در مدت زمان کوتاهی بهترین راه حل را ارائه دهند. این نکته را به خاطر بسپارید که در مقوله ی کارآفرینی، زمان یک منبع استراتژیک است و باید از آن به نحو احسن استفاده نمود.

۶) کارآفرینان از منابع داخلی و خارجی سازمان به بهترین وجه استفاده می کنند و سعی می کنند با انعطاف پذیری خاصی این منابع را در قالب یک شبکه ی کاری ترکیب کنند و از پشتیبانی مالی به منظور کسب صلاحیت فنی و ارائه ی ارزش استفاده می نمایند.

در حالی که صنعتگران سنتی با تکیه بر یک طرز تفکر مشخص و با احتیاط به استفاده از منابع می پردازند. از طرفی مدیران حرفه ای در بعد مالی شجاعت بیشتری به خرج می دهند.

۷) کلید موفقیت در کارآفرینی چیزی نیست جز شهود بر اساس تجربه، تجربه ای که ناآگاهانه توسط ضمیر ناخودآگاه شخص کسب می شود. البته نباید از تاثیر شرایط محیطی غافل شد. از طرفی کلید موفقیت مدیران حرفه ای و صنعتگران سنتی، مهارتهای کلیشه ای و مفاهیم آموختنی و تجارب همیشگی است که در خلال آموزشهای رسمی فرا گرفته می شوند.

از آنجا که نقش کارآفرینان، شناسایی و معرفی موقعیت های جدید و عدم اطاعت از دستورالعمل های کلیشه ای کسب وکار است، آموزشهای رسمی و وادار نمودن کارآفرینان می تواند در بلند مدت رغبت آنان را به کارآفرینی کاهش دهد.

منبع: modiriran

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *