استراتژی های کارآفرینی
حتما می‌دانید که صرف کارآفرینی و ایجاد کسب‌وکار کافی نیست. شما باید بتوانید بعد از راه‌اندازی کسب‌وکارتان قادر باشید که آن را به خوبی مدیریت کنید و آن را روزبه‌روز ارتقا دهید. در ادامه از پنج تکنیک مهم و تعیین‌کننده در مدیریت کسب‌وکار با شما صحبت خواهم کرد. استراتژی‌هایی که فرقی نمی‌کند در چه کسب‌وکاری استفاده شود و در همه عرصه‌ها کارآمد خواهد بود.
استراتژیک فکر کنید
کلیشه قدیمی اگر نتوانید برنامه ریزی کنید، شکست خواهید خورد، برای جستجوی شغل بر همه کارهایی که قرار است انجام دهید صدق می کند.
استراتژیک شوید. یعنی برای هر کاری برنامه‌ریزی کنید، از مکانی که می خواهید در مدت شش ماه باشید تا جایی که می خواهید در مدت ده سال باشید باید در برنامه‌ریزی شما قرار بگیرد. اما انعطاف پذیر و باز برخورد کنید و خیلی سخت نباشید و در اینصورت، احتمال موفقیت خود را به طور تصاعدی افزایش خواهید داد.
چند ساعت وقت بگذارید تا بنشینید و حرفه خود را طراحی کنید. اهداف کاریابی و شغلی شما چیست؟ برای رسیدن به آنها چه مراحلی نیاز دارید و چه زمانی؟ چطور؟
گزینه های خود را تجزیه و تحلیل کنید. از حجم اطلاعات نترسید و بگذارید اعداد شما را در مورد همه کارها، از تقاضای شغل تا محل کار، راهنمایی کنند. زمانی که برنامه خود را نوشتید، حتماً هر ماه آن را مرور کنید تا بتوانید واقعیات را براساس شواهد ارزیابی کنید و تطبیق دهید.
ساختارشکن باشید
نوآوری فقط مختص حوزه خصوصی نیست. صرف اینکه کارها همیشه به یک روش انجام شده‌اند، به این معنا نیست که نیازی به نوآوری در حوزه‌های کاریتان ندارید. سعی کنید کارهای مختلفی انجام دهید تا دریچه جدیدی در کارتان باز شود.همیشه سعی کنید وضع موجود را به چالش بکشید.
شاید از به چالش وضع موجود بترسید، خصوصا زمانی که تازه کسب‌وکارتان را راه‌اندازی کرده‌اید، اما یادتان باشد که آینده متعلق به افراد شجاع و جسور است. از تغییرات تند نترسید و به دنبال راه‌هایی برای متزلزل کردن بخش یا سازمان خصوصی‌تان باشید. خلاق باشید تا از رقبا جلو بزنید.
مزیت رقابتی ایجاد کنید
شاید اجرایی کردن ایده‌هایی که در سرتان است برای راه‌اندازی شرکتتان به همان سادگی که فکرش را می‌کنید نباشد. اما واقعیت این است که بازار کار فوق‌العاده رقابتی است و شما باید خودتان را از هزاران متقاضی دیگر که برای برای موقعیت مشابه شما آماده می‌کنند بالاتر ببرید.
به دنبال نقطه‌ای برای برتری دادن خودتان و متفاوت کردن کارتان از دیگران باشید. از خودتان سوال کنید چه چیزی شما را متفاوت می‌کند؟ چرا؟ و شما چه چیزی را می‌توانید ارائه دهید؟
روی خودتان سرمایهگذاری کنید
درس خواندن در محیط دانشگاه یک مسئله است و کسب مهارتهای حرفه‌ای چیز دیگری. حتما این مثال معروف ایلان ماسک را شنیده‌اید که می‌گوید من در دانشگاه هاروراد درس نخواندم اما کارمندانی دارم که فارغ‌التحصیل هاروارد هستند! این مسئله اهمیت توسعه مهارتهای شخصی و حرفه‌ای را به خوبی اثبات می‌کند.
روی تحصیلات دانشگاهی متمرکز نشوید. همیشه چیزهای بیشتری برای یادگرفتن در خارج از محیط دانشگاه وجود دارند که می‌توانند عمیقا آینده حرفه‌ای شما را تحت تاثیر قرار دهند.
یادتان باشد که یادگیری مهارت، مسئله‌ای مادام‌العمر است. مهارتهای شما باید دائما به‌روز شوند و هرروز باید مهارتتان را ارتقا بدهید.
شرکت غیرانتفاعی‌تان را پایه‌گذاری کنید
درنهایت شما به نقطه‌ای خواهید رسید که شرکت خودتان را افتتاح کنید. اگر راه برایتان روشن است و توانایی راه‌اندازی کسب‌وکار را در خودتان می‌بینید، بدون فکر به عواقب آن پیش بروید. اگر فکر می‌کنید اراده، مهارت و توانایی بالایی در کسب‌وکار دارید یا مایل به یادگیری هستید، چرا اقدام به تاسیس سازمان خودتان نکنید؟
منبع: zehn.ir
