ضرورت و اهمیت استراتژی در کسب و کار

 

اهمیت استراتژی

وقتی که ما در ۲۰ سال گذشته برای اولین بار کار برنامه ریزی استراتژیکی را شروع کردیم یک مشتری و دوست خوب گفت که موفقیت در مدیریت استراتژی کار سختی است. اینکار نیازمند زمان، منابع و نادیده گرفتن ضروری انجام تجارت روزانه است.امروزه ما کاملاً با این حرف مخالف هستیم. ما بعد از کار کردن با بیش از ۲۰۰ مشتری در پروژه های مدیریت استراتژیک مختلف، تأیید کرده ایم که منافع زیادی برای داشتن یک استراتژی در سازمان ها وجود دارد. مدیر عاملان و مالکانی که ارزش داشتن استراتژی را تشخیص داده اند و زمان و منابعی را به مدیریت اجرای آن اختصاص داده اند همواره عملکرد خود را بهبود داده اند.

در اینجا ۵ دلیل را بیان می کنیم که چرا استراتژی نقش مهمی را در موفقیت شرکت ها بازی می کند.

۱) برنامه ریزی

ایجاد و پیگیری پیشرفت طبق یک طرح عملیات سالانه یک ابزار مدیریت ضروری برای هر شرکتی است. چیزی که اغلب غایب است رابطه این طرح ها با آینده است. اغلب مواقع طرح های عملیات سالانه از دیدگاه آینه عقب ایجاد می گردند. سال گذشته چه اتفاقی افتاد و در سال آینده باید به چه جاهایی برسیم؟ اینها همه مقاصد خوبی هستند. با اینحال بدون تصویر واضحی از چیزهایی که از آینده می خواهید، این همیشه بصورت واکنشی خواهد بود نه بصورت پیش گستر. یک دیدگاه بلند مدت ۳ تا ۵ ساله برای شرکت باید طرح عملیات سالانه را هدایت کند. سپس این طرح سالانه به پله ای به سمت تحقق اهداف بلند مدت تر تبدیل خواهد شد.

۲) نقاط قوت و نقاط ضعف

در نگاه اول این خیلی واضح به نظر می رسد و شما به خودتان می گویید “البته که نقاط قوت و نقاط ضعف خودمان را می دانم”. ما هم نمی توانیم با این مخالفت کنیم. هیچ کس کسب و کار شما را بهتر از خودتان نمی داند. از طرف دیگر، آیا از تأثیر نقاط قوت (مزایای رقابتی) خود به اندازه کافی استفاده می کنید و آیا طرح هایی برای پر کردن شکاف های (نقاط ضعف) موجود در سازمان خود دارید؟ استراتژی سطح بالایی از آگاهی را ایجاد می کند و سبب تمرکز بیشتر بر فعالیت هایی می گردد که سبب موفقیت بیشتر سازمان می گردند.

۳) دانش و مهارت ها

اگر می دانید که می خواهید کسب و کار تان در بلند مدت به کجا برسد، ایده خیلی بهتری برای انواع قابلیت های مورد نیاز برای تحقق اهداف خود خواهید داشت. استراتژی تصمیمات را در طراحی سازمانی تعریف و ترغیب می کند. بنابرای با دنبال کردن دانش و مهارت های جدید، می توانید سازمان خود را برای حالت های مورد نظر در آینده آماده کنید و احتمال موفقیت خود را افزایش دهید.

۴) تخصیص منابع

یک چیز در مورد هر شرکتی (کوچک یا بزرگ) واضح است: منابع متناهی هستند. ما می گوییم که ای کاش منابع نامتناهی بودند اما هرگز اینطور نخواهد بود. استراتژی در مورد انتخاب کردن است. چه محصولات، خدمات و بازارهایی بخشی از آینده شما خواهد بود و چه کارهایی را نباید انجام دهیم؟ این نوع تصمیمات اهمیت زیادی دارند تا بتوانیم اطمینان حاصل کنیم که منابع محدود برای امیدبخش ترین فرصت هایی استفاده می شوند که بیشترین بازده را به همراه دارند.

۵) جستجوی محیطی

بسیاری از مدیر عاملان وقت این را ندارند که محیط خارجی که تأثیرات مثبت یا منفی بر روی عملکرد دارند را بخوبی بشناسند. این بدین معنا نیست که بگوییم رهبران با مشتریان خود هماهنگ نیستند یا اینکه از رقابت آنها آگاه نیستند. سوال این است که تحلیلی که آنها انجام می دهند تا چه حد کامل و دقیق است؟ جک وِلچ آنرا بخوبی درک کرده بود وقتی که از رهبران بخش خود خواست تا درک کنند که چه چیزها ممکن است چطور تغییر کند قبل از اینکه این اتفاقات واقعاً رخ دهند. آگاه و آماده بودن برای تغییرات احتمالی در بازار یا صنعت خود، فرصتی را برای انجام اقداماتی قبل از وقوع آنها فراهم می سازد.

فرصت بزرگی برای مدیر عاملان وجود دارد که عملکرد خود را با یک استراتژی مناسب بهبود دهند. در آخر اینکه، اجرای بدون استراتژی کاملاً بی فایده است. 

منبع: albu-strategymanagement

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *