آیا شما پذیرای نظرات متفاوت دیگران هستید؟
یک حقیقت عجیبی هست، و آن این است که همهی تیمها طالب خلاقیت بیشتر هستند و دوست دارند که تصمیماتشان جالبتر و خلاقانهتر باشد، اما وقتی ایدهی متفاوتی را میشنوند، چندان علاقهای به پذیرفتنش ندارند. معمولاً ایدههای نو قبل از اینکه اصلاً کسی بخواهد به آنها توجه کند، سرکوب میشوند.
تیمهایی که میخواهند کیفیت خودشان را از خوب به عالی تغییر بدهند، موفق شدند این واقعیت را عوض کنند. آنان یاد گرفتند که متفاوت فکر کردن و بحثهای چالش برانگیز و جدی، باید بخشی از رفتار طبیعی یک تیم باشد. یک مکانیزم خیلی مهم که کمک میکند این اتفاق در تیم بیفتد، وجود وکیل مدافع شیطان است!
وکیل مدافع شیطان اصطلاحاً به کسی گفته میشود که عمداً با نظر بقیه مخالفت میکند، تا جزئیات بیشتر با دقت بیشتر مطرح و بررسی شود. وکیل مدافع شیطان یک مانع نهایی بر علیه تصمیم گیریهای خام و ناقص است.
آنها بلد هستند که چطور با مطرح کردن چند سوال، بحث را به شکلی دگرگون کنند که منطق گروه، قویتر و کاملتر شود. بطور خلاصه، آنها قابلیت این را دارند که بحثهای لازم برای کشاندن تیم به سمت تفکر تازه را بوجود بیاروند.
شفافتر بگویم، وکیل مدافع شیطان، یک آدم شاکی یا کسی که همیشه حواسش به این است که چه چیزی کار نمیکند نیست. ما در مورد کسی حرف میزنیم که نیت خیر دارد و دلش میخواهد کمک کند تا گروه پیشرفت کند.
متاسفانه، تحقیقات و مشاهدات ما این را نشان میدهد که اصولاً وکیل مدافع شیطان چندان آدم محبوبی نیست. مطالعه در مورد تصمیم گیری به وضوح نشان میدهد که تیمهایی که یک وکیل مدافع شیطان خوب و درست و حسابی دارند نسبت به بقیه گروهها از مزیتی برخوردار هستند که نتیجه اش اینه است که در اکثر مواقع تصمیماتشان بهتر است.
اما در عین حال تحقیقات نشان میدهد که اگر قرار باشد از تعداد اعضای یک گروه کم بشود، معمولا اولین کسی که از گروه اخراج میشود، وکیل مدافع شیطان است. ولی قضیه میتواند اینگونه نباشد.
میخواهم شما و تیمتان این سه قانونی که میگویم را رعایت کنید تا بتوانید به درستی از حضور وکیل مدافع شیطان استفاده کنید.
نکته اول اینکه، کاری کنید این رفتار بصورت یک هنجار درتیم دیده شود. در مورد اهمیت نقش وکیل مدافع شیطان با بقیه حرف بزنید. از چنین رفتاری حمایت کنید تا به یک هنجار تبدیل بشود و مطمئن شوید که طوری رفتار میشود که ایدهی اولیهی این ماجرا از بین نمیرود و اصل ماجرا در ذهن آدمها میماند.
نکته دوم اینکه، هر وقت چنین رفتاری را دیدید، به آن اعتبار دهید. حال دیگر این وظیفهی تمام اعضای گروه است که حواسشان به این رفتار باشد. وقتی کسی در گروه سئوالی را مطرح میکند، بقیه باید تشویقش کنند، موضوع را بسط بدهند، یا راهی پیدا کنند که از این رفتار حمایت شود. شما باید هنجار قدیمی ِ “سریع ارزیابی کردن” را به “سریع مد نظر قرار دادن” تغییر بدهید.
نکته آخر اینکه، کاری کنید که وکیل مدافع شیطان یک هنجار مشترک باشد. هر کس در تیم باید بتواند هر از گاهی این نقش را بازی کند. این را میدانم که بر حسب شخصیت هر کس، بعضیها ممکن است از این نقش بیشتر از بقیه استقبال کنند، اما به هر حال همهی اعضای گروه باید در این مسئله درگیر باشند.
اگر لازم شد، با بعضی از افراد بطور خصوصی در این مورد صحبت کنید و به آنها بگویید که انتظار دارید در این مسئله پیشقدم باشند. حتی میتوانید در هر جلسه یک نفر را انتخاب کنید که نقش وکیل مدافع شیطان را بازی کند. میخواهید باور کنید یا نه، پذیرفتن وکیل مدافع شیطان مثل هر رفتار تیمی دیگری است.
این یک عادتی است که شما میتوانید بوجودش بیاورید. اگر به حرفهایی که مطرح شد عمل کنید، بعد از چند ماه، دیگر لازم نیست در مورد وکیل مدافع شیطان حرف بزنید. چون دیگر این موضوع تبدیل شده است به یک چیز طبیعی برای تیم ِ خلاقتر و جدید شما.
منبع: modiriran