ویژگیهای افراد با هوش مالی بالا
آنها میدانند که کار سخت الزاما منجر به ثروت مالی نمیشود.
برای جمعآوری ثروت و افزایش داراییهای مالی، باید کار هوشمندانه و سخت را باهم ترکیب کنید. سختکوشترین افراد ثروتمند نیستند.
بااینحال، بدون کار سخت، اتفاقات بزرگ هم برایتان اتفاق نخواهد افتاد. همانطور که باب پروکتور میگوید:
“تنها افرادی که از راه آسان درآمد کسب میکنند یا سکه ضرب میکنند یا درراه زندان هستند، البته اگر هنوز به آنجا نرسیده باشند”.
هرسال نیاز به کارهای سنگین در صنایع مختلف کاهش پیدا میکند. بسیاری از این نیروی کار جایگزین افرادی میشوند که دیگر نیازی به استفاده از قدرت بدنی خود ندارند.
در عوض، شرکتها و مشتریان به دنبال افرادی هستند که برای چالشهای جدید راهحلهای خلاقانه ارائه کنند.
بهندرت کسی بدون تلاش زیاد به موفقیت قابلتوجهی دستیافته پیدا میکند، اما برای به دست آوردن ثروت قابلتوجه، باید بدانید که کار سخت بهتنهایی کافی نیست.
این به میزان هوشمندی شما کار ارتباط دارد و به این بستگی دارد که آیا از منابع خود مانند زمان، پول و انرژی خود بهطور مؤثر استفاده میکنید یا نه؟
آنها اهمیت پول را انکار نمیکنند
با انکار اهمیت پول، جریان آن را مسدود خواهید کرد. افرادی که با پول خوب و راحت رفتار میکنند، از صحبت در مورد پول و اهمیت آن نمیترسند.
پول بیشتر از هر کالای دیگری که فکرش را بکنید روی زندگی شما تأثیر میگذارد. بااینحال، ما معمولا برای صحبت درباره پول خجالتزده و معذب میشویم چون با باورهای محدودی مانند پول بد و پول کثیف بزرگ شدهایم. همیشه به ما گفتهاند که پول ریشه همه بدیها است.
اگر ادعا میکنید که پول مهم نیست، یا مجبور نبودید برای آن کار کنید به احتمال قوی دروغ میگویید. همه ما باید صورتحسابهای خود را بپردازیم و هیچیک از ما نمیخواهیم نگران این باشیم که آیا میتوانیم وعده غذایی بعدی را تأمین کنیم یا نه.
پول، درست مانند سایر منابع، نوعی انرژی است و به ما این توانایی را میدهد که با شرایط شخصی زندگی کنیم و به همین دلیل هوش مالی اهمیت زیادی در زندگی شخصی و تجاری دارد.
بدون پول، شما نهتنها فاقد سرپناه و غذا هستید، بلکه نمیتوانید در تبدیل جهان به مکان بهتری کمک کنید.
هزینههای آنها متناسب با درآمد آنها افزایش پیدا نمیکند
تفاوت قابلتوجه بین کسانی که هوش مالی خوبی دارند و کسانی که از این لحاظ چندان باهوش نیستند این است که هزینههای افراد باهوش بر اساس تغییر درآمدشان تغییر نمیکند.
قبول دارم که خرج کردن پول همیشه سرگرمکننده و هیجانانگیز است، اما سعی کنید که به بودجه پایبند و همیشه به دنبال کاهش آن باشید.
اگر افزایش درآمد شما همیشه بهمعنای افزایش هزینهها باشد، بهسختی میتوانید سرمایهای قابل توجه ذخیره کنید.
اما اگر بر افزایش درآمد خود تمرکز کنید و رفتار هزینهای خود را تغییر ندهید، میتوانید بسیار بیشتر ازآنچه تصورش را دارید پسانداز کنید.
آنها از بازگرداندن پول به چرخه گردش نمیترسند
معمولا افراد حریص میخواهند پولی را که به دست آوردهاند در حسابشان نگه دارند، اما افراد با هوش مالی بالا از برگرداندن پول به چرخه مالی نمیترسند.
اگر مثل اسکروچ عاشق جمع کردن پول و چک کردن تهحساب بانکیتان هستید و از خرج کردن یا سرمایهگذاری آن میترسید، بهاحتمالزیاد با هزینههای غیرمنتظره روبرو خواهید شد.
اما اگر اجازه دهید پول شما جاری شود و با سرمایهگذاری و خرج عاقلانه آن را به گردش درآورید، فضایی برای جریان پول بیشتر ایجاد خواهید کرد.
یادتان نرود که پول برای استفاده و لذت بردن است و به این دلیل بهوجود نیامده است که در گوشهای از حساب بانکیتان خاک بخورد؛ بلکه باید به گردش دربیاید و به شما کمک کند تا زندگی دوستداشتنی و راحتی برای خودتان بسازید.
خریدهای احساسی انجام نمیدهند
کسانی که ازنظر هوش مالی در سطح منطقی و معقولی قرار دارند، اصولا منابع مالی خود را بیشتر از بقیه ارزشگذاری میکنند.
بااینحال، داشتن هوش مالی بالا به معنای اجتناب از خرید نیست. اگر از پول برای خرید چیزهایی استفاده میکنید که در طولانیمدت شما را خوشحال میکند، سرمایهگذاری خوبی کردهاید.
بااینحال، یادتان باشد که این اصل معمولا در خریدهای احساسی لحظهای صادق نیست ،چون این دسته از خریدها در طولانیمدت ما را خوشحال نخواهد کرد.
ازآنجاکه ما دائماً توسط تبلیغات و میلیونها محصول مورد حمله قرار میگیریم، اجتناب از خریدهای ناگهانی کار سختی است.
اما قطعا اجتناب از خریدهای هیجانی و آنی شدنی است و یکی از راههای جلوگیری از آن این است که قانون حداقل زمان را تعیین کنید و منتظر بمانید تا زمان خرید شما سپری شود.
برای بعضی از افراد، ۲۴ ساعت برای تصمیمگیری منطقی خرید کافی است. گاهی این زمان به سی روز هم میرسد.
این دوره بسته به هزینه خرید میتواند متفاوت باشد، اما بهطورکلی، مشاوره با خودتان و زمان دادن به فکر برای تصمیمگیری میتواند عادتی عالی باشد.
آنها بودجه ایجاد میکنند و (عمدتاً) به آن پایبند هستند
افرادی که هوش مالی بالایی دارند، به وضعیت پولی خود مسلط هستند. آنها بودجهبندی میکنند (بهعنوانمثال، برای یک ماه)، از درآمد خود مطلعند و حواسشان به میزان هزینهها هست.
با ایجاد و پیروی از بودجه، نهتنها هرگز تحت فشار مالی قرار نخواهید گرفت، بلکه بر امور مالی خود هم کنترل کامل خواهید داشت.
آنها بهراحتی میتوانند در مورد پول صحبت کنند
گاهی اوقات صحبت درباره پول حتی سختتر از صحبت درباره تابوهای سفت و سخت اجتماعی است.
افراد زیادی وجود دارند که علیرغم نداشتن کمبود مالی، همچنان سخت از پول صحتب میکنند یا از صحبت کردن درباره آن در جمع لذتی نمیبرند.
همیشه صحبت از درآمد برای افراد سخت است و پرسیدن از درآمد ماهیانه، تقبیح میشود.
این مسئله به نگرش جامعه به پول برمیگردد. اگر نگرش خود را درباره پول عوض کنید، این مفهوم به موضوعی جذاب برای معاشرت تبدیل خواهد شد.
افراد باهوش دراین مورد به خودشان فشار نمیآورند، آنها پول را جدی نمیگیرند به همین دلیل صحبت در مورد آن برایشان طبیعیتر به نظر میرسد.
آنها بین خواستهها و نیازها تفاوت قائل میشوند
ممکن است طنزآمیز به نظر برسد، اما اکثر افراد بهسختی میتوانند بین خواستهها و نیازها تمایز قائل شوند. خرج کردن پول برای چیزهایی که میخواهیم داشته باشیم، میتواند به ما حس بسیار خوبی بدهد، که تمایز بین این دو را حتی سختتر میکند.
مثلا اکثر خانمها فکر میکنند که برای مهمانی بعدی به چیزی برای پوشیدن نیاز دارند، حتی اگر لباسهای زیبا و بسیار شیکی در کمد داشته باشند که یکی دوبار آن را به تن کردهاند.
یا مثلا بسیاری از مردها دوست دارند هرروز با ارتقا گوشیها یا کنسولهای بازی، اقدام به خرید مدلهای جدیدتر کنند.
قبول دارم! این مثالها زیادی کلیشهای هستند، اما شما را متوجه موضوعی که مطرح کردم میکند.
یادتان باشد که نباید به خاطر هزینه کردن برای نیازها احساس گناه داشته باشید، اما درواقع باید بین نیازها و خواستهها مرز ایجاد کنید.
حملونقل یک نیاز است، اما یک ماشین جدید احتمالاً نیاز شما نخواهد بود. این مسئله در مورد بسیاری از هزینههای دیگر مانند لباس، اما غذا نیز صادق است: مطمئناً، شما باید غذا بخورید، اما آیا با بودجه محدود، آیا باید بیرون غذا بخورید؟ توانایی شما در تمایز بین خواستهها و نیازها بهطور قابلتوجهی بر حساب بانکی شما تأثیر میگذارد.
منبع: zehn.ir